فصل صفر ، قسمت اول ؛ چرا به سمت برقی شدن میرویم؟

اگر بخواهیم صادق باشیم، داستان خودروهای برقی نه از نمایشگاههای پرنور و تستهای شتاب آغاز شد و نه از هشتگهای شبکههای اجتماعی.
نقطه شروع، هوای شهرها بود؛ آسمانی که در بسیاری از کلانشهرها هر صبح خاکستریتر میشد و سرفههایی که کمکم به بخشی از روزمره تبدیل شد. کنار آن، صورتحسابی قرار داشت که کرهزمین برای قرنها مصرف بیمحابای سوختهای فسیلی صادر کرده بود: گرمایش اقلیم. وقتی سیاستگذار، صنعت و مصرفکننده همزمان با این دو واقعیت روبهرو شدند، راهحلِ عملی که هم «اینجا و اکنون» اثر بگذارد و هم با آینده همساز باشد، از درِ گاراژ وارد شد: برقیسازی حملونقل.
خودرو برقی، قبل از هر چیز، پاسخی شهری است. اگزوزی ندارد و آلودگی را از خیابان به جایی منتقل میکند که میتوان بهتر کنترلش کرد: نیروگاهها و شبکه برق که امکان فیلتر، پایش و تنوعبخشی به منبع انرژی را دارند. همین جابهجایی ساده، کیفیت هوای معابر را تغییر میدهد و برای مدیران شهری که سالهاست بین توسعه و سلامت عمومی گیر کردهاند، یک فرصت واقعی است. از زاویه اقتصاد هم داستان روشن است: موتور الکتریکی قطعات متحرک کمتری دارد، به سرویسهای دورهای پیچیده نیازمند نیست، و با انرژی ارزانترِ برق حرکت میکند. آنسوی فرمان هم جذابیت خودش را دارد: گشتاور آنی، سکوت کابین و پاسخ پدال که رانندگی روزمره را از خستگیهای معمول خالی میکند.
اما این فقط قصه خیابان نیست؛ ماجرا به ژئوپلیتیک هم سرک میکشد. وقتی سوخت شما برق است، میتوانید آن را از ترکیبی از منابع گاز، باد، خورشید، حتی واردات و تبادل منطقهای فراهم کنید. این تنوع، وابستگی به یک منبع یا یک مسیر را کاهش میدهد و دست سیاستگذار را در روزهای پرنوسان بازتر میگذارد. صنعت هم بیکار ننشسته: ساختار خودروها نرمافزارمحور شده و ارزشافزوده از آهن و پیچومهره آرامآرام به سمت کُد، مدیریت انرژی و بهروزرسانیهای بیسیم حرکت میکند. این یعنی میدان بازی تازهای که در آن، ارگونومی دیجیتال، سیستمعامل خودرو و اکوسیستم خدمات پس از فروش، بهاندازه شاسی و موتور تعیینکنندهاند.

پیشرفت باتریها در یک دهه اخیر کلید دیگر این قفل بود. ظرفیتها بالا رفت، دوام بهتر شد و هزینه بهصورت پیوسته پایین آمد. نتیجه، مسافتهای پیمایش قابل اتکاتر و شارژ سریعتر است؛ دو نقطه حساسی که تا همین چند سال پیش پاشنهآشیل خودروی برقی محسوب میشدند. همزمان شبکه برق نیز در حال عوض شدن نقش است: خودروها فقط «مصرفکننده» نیستند؛ در آینده نزدیک میتوانند بهعنوان ذخیره سیار انرژی عمل کنند، در ساعات اوج به شبکه کمک بدهند یا برق خانه را در خاموشیهای کوتاه تامین کنند. این رفتوبرگشت، مفهوم مالکیت خودرو را از وسیلهای منفعل به بازیگری فعال در اقتصاد انرژی ارتقا میدهد.
البته این مسیر بیهزینه نیست و نباید هم چنین به تصویر کشیده شود. زیرساخت شارژ باید با سرعت واقعی زندگی هماهنگ شود: از شارژرهای سریع بینشهری تا دسترسی عادلانه در محلات مسکونی. زنجیره تامین مواد معدنیِ باتری نیازمند استانداردهای محیطزیستی و اجتماعی سختگیرانهتر است و بازیافت باید از حاشیه به متن بیاید. شبکه برق هم باید هوشمندتر و تابآورتر شود تا اوجبارهای جدید را مدیریت کند. اما نکته مهم اینجاست: برخلاف بسیاری از «طرحهای بزرگ» که روی کاغذ میمانند، برای این چالشها راهحلهای مشخص و اجرایی وجود دارد و همین است که موتور تغییر را روشن نگه میدارد.
از منظر مصرفکننده، تردیدها طبیعی است. هر فناوری نو با پرسش وارد میشود: اگر سفر طولانی داشتم چه؟ عمر باتری چه میشود؟ در زمستان یا گرمای شدید چه اتفاقی میافتد؟ پاسخِ صادقانه این است که خودرو برقی قرار نیست یکشبه جای همه چیز را بگیرد؛ این گذار مرحلهبهمرحله پیش میرود. امروز بسیاری از الگوهای استفاده رفتوآمدهای روزانه، ناوگانهای درونشهری، تاکسیها و خودروهای تشریفات بهراحتی با برقیسازی همخواناند. هرچه شبکه شارژ گستردهتر و فناوری باتری پختهتر شود، حلقه استفادهها هم بزرگتر خواهد شد.

چرا دنیا به این سمت رفته؟ چون مزیتها ملموساند و از سطح شعار عبور کردهاند: هوای پاکتر، هزینه نگهداری پایینتر، تجربه رانندگی بهتر، انعطاف در تامین انرژی و همراستایی با اهداف اقلیمی. و چرا «الان»؟ چون بلوغ فناوری و فشار واقعیتهای اقتصادی و زیستمحیطی در یک نقطه به هم رسیدهاند. «فصل صفر» دقیقاً همین را روایت میکند: آغاز فصلی که در آن خودرو فقط وسیلهای برای جابهجایی نیست، بلکه گرهگاهی است میان شهر، انرژی، صنعت و زندگی روزمره. فصلی که در آن سرعت تغییر را نه در سالنهای نمایش، که در سکوت یک کوچه مسکونی میشنوید؛ جایی که خودرو برقی از کنار پنجرهتان عبور میکند و جز ردّ نور چراغهایش چیزی به جا نمیگذارد.
پس به عنوان دلایل اصلی این انقلاب و حرکت میتوان موارد زیر را ذکر کرد :
۱- حذف اگزوز و گاز های سمی از محیط شهری و انتقال آن به خارج شهر ها
۲- وجود راه های متنوع تر برای تامین انرژی برق از جمله آب و خورشید و باد و …
۳- راندمان بالاتر و اتلاف انرژی کمتر در نیروگاه ها نسبت به موتور ماشین ها برای بدست آوردن انرژی حرکتی از سوخت فسیلی
۴- سرویس های ساده تر و ارزان تر خودروها ،در صورت همه گیر شدن فناوری، خودروهای برقی پیچیدگی های مکانیکی موتور های کلاسیک را نخواهند و باتری درون خودش بسیاری از امور را انجام خواهد داد .
۵- شتاب بیشتر و بازدهی بیشتر خود ماشین ، خودروهای برقی حتی اقتصادی هم کاملا پرشتاب و چالاک هستند.
۶- سکوت بیشتر، خودرو های برقی بی صدا هستند و هم کابین کم صدایی داریم برای سرنشینان هم میشود آلودگی های صوتی آزار دهنده شهری را کم کم حذف کرد.
در نهایت و برای جمع بندی در جواب سوال “چرا خودروی برقی ؟” پاسخ میدهیم به همان دلیل که (بجای چراغ نفتی ،لامپ آمد). به همان دلیل که (بجای اتوی ذغالی ، اتوی برقی آمد )( بجای بخاری هیزمی ، هیتر برقی آمد ) و هزاران هزار مثال قابل لمس دیگر که استفاده مستقیم از سوخت فسیلی منسوخ و جایگزین شد. در حوزه خودرو هم دیر یا زود استفاده مستقیم از سوخت های فسیلی ، بنا بر دلایلی که گفته شد،منسوخ خواهد شد و خودروها هم ، شبیه بسیاری از فناوری های دیگر ساخت انسان ، به نوعی برقی خواهند شد.





واقعا حس و حال خوبی نداره ماشین برقی
تا حالا سوار شدی اصلا میای اینجا حرف چرت میزنی ؟!
درسته که دنیا داره به سمت ماشین برقی پیش میره
به هرحال ویژگی اصلی تکنولوژی اینه که پیشرفت کنه و به سمت جلو و بهینه شدن پیش بره
نمیشه همش تو دنیای گذشته بود
اما نباید این انتظارو داشت که مصرف کننده بیاد و برای حمایت از آینده ماشین برقی بخره
این وظیفه شرکت های سازنده ماشین برقیه که شرایط این تغییر رو فراهم کنن
از تامین قطعات گرفته تا فراهم کردن ایستگاه شارژ برای همه جا
و خب با خودمون روراست باشیم ایران الان قطعا بازار هدف برای این شرکتا نیست
ایرانی که یه فصل از سال رو برق نداره نمیشه ازش انتظار رو به جلو بودن داشت
هرچندتا ماشین برقی هم وارد بشه وقتی زیرساختش فراهم نیست هنوز مردم گارد دارن
این نه برای خریدار سود داره نه بازار دست دوم خوبی داره حتی برای واردکننده هم سوداور نیست
بعید هم بدونم این مشکل به این زودیا حل بشه…
یه سری از وسیله ها مثل چراغ و اتو یا حتی بخاری که برقی شدن بسیار کارامد تر و بهتر شدن
ولی یه چیزی مثل خودرو، برقی شدنش میشه اسباب بازی و دیگه باهاش اون حس و حال رانندگی با موتور بنزینی رو نمیشه تجربه کرد
از یه لحاظ هم بله درسته الایندگیو الودگی هوا و صدا کم میشه ولی به نظر من خودرو های بنزینی جدید اونقدر نمیتونن الودگی ایجاد کنن و مشکل ها بیشتر از صنعت و کارخانجاته و تا وقتی که درست نشه با ماشین برقی هم حل نمیشه
من ی خودروی برقی دارم
از همه لحاظ عالیه، نمیدونم چرا علاقه به گاز دادن با تولید صدا و دود دارید، وقتی توی ماشین برقی میشینم علارغم شتاب بالای اون علاقه به رانندگی با سرعت کم و متعادل دارم چون اعصاب و روانم تحت فشار نیست، اتومات تک سرعته هست و تقه دنده ایی و اتومات های بنزینی رو نداره. توی کابین سکوت مطلق ، حتی صدای پچ پچ شنیده میشه، از طرفی دیگه وجدانم بخاطر رانندگی بیست ساله بدلیل تولید دود مستقیم راحته. شارژش شاید جایگاه زیادی نداره ولی من شبا توی خونه شارژ میکنم و برای تردد های طولانی خارج شهر خودروی بنزینی دارم و مشکل رو اینجوری حل کردم حد اقل توی شهر صدا و دود تولید نمیکنم ولی بزودی مشکل برد بالا حل میشه و با تکنولوژی جدید قطعا” همه برقی سوار خواهند شد، و شمایی که میگی برقی لذت نداره باید بگم عزیزم چون سوار نشدی که فرقش رو ببینی!!!
بله مطمئنا دیر یا زود باید به سمت برقی شدن رفت ولی این مسئله برای کشورهای توسعه یافته هم پر از چالش و مشکلات و پیش نیازهایی هست چه برسه به ایران که هنوز در قسمت برقی خودروهای بنزینی جدید دارای مشکل هست چه برسد به سیستم تمام برقی پیچیده خودروهای برقی . و مهم تر از اون زیرساخت های لازم برای ایستگاه شارژ و خدمات و تعمیرات موتورهای این خودرو ها… بهترین گزینه برای ایران که نیاز به مراکز تخصصی خدمات موتور های تمام برقی ندارد و هم ایجاد ایستگاه های شارژ ندارد و… واردات و تولید موتور های هیبریدی هست.