مسابقه شماره ۲۱ ؛ دور خدایان مسحور کنندهی آیرتون سنا – جایزه بزرگ اروپا ۱۹۹۳


در ادامه سری مطالب از معرفی ۲۵ مسابقه برتر تاریخ ۷۵ ساله فرمول۱ همانطور که وعده کرده بودیم تا هر هفته یک مسابقه را معرفی کنیم، در این مطلب به مسابقه سال ۱۹۹۳ اروپا خواهیم رفت؛ در گرندپری اروپا در سال ۱۹۹۳، آیرتون سنا برزیلی (Ayrton Senna)، قهرمان سه دوره مسابقات جهانی، دور آغازین مسابقه را چنان عالی ثبت کرد که به «دور خدایان» یا Lap of the Gods معروف شد.
این یک عملکرد شگفتانگیز از راننده برزیلی است… به فاصله نگاه کنید!
به گزارش آخرین خودرو، اینها کلماتی هستند که مفسر افسانهای فرمول یک، مورای واکر (Murray Walker)، با هیجان برای توصیف دورهای آغازین گرندپری اروپا ۱۹۹۳ در پیست Donington Park بریتانیا به کار برده است. آیرتون سنا از مکلارن – که در آن زمان سه بار قهرمان جهان فرمول یک شده بود – با خودروی MP4/8 نسبتاً کمقدرت خود، جمعیت را خیره میکرد و در دور ابتدایی مسابقه در شرایط بسیار مرطوب و لغزنده، پشت سر هم از خودروها سبقت میگرفت.
دلیلی وجود دارد که این مسابقه و دورهایش به « دور خدایان» معروف شده است و این لحظه جادوی دیگری بود که این راننده فقید برزیلی را به عنوان اعجوبه ای خاص در این ورزش که همه ما دوستش داریم، برجسته کرد.

اوج رقابت در پیست Donington Park بارانی اتفاق افتاد…
گرندپری اروپا، دور سوم فصل فرمول یک ۱۹۹۳ را رقم زد – آلن پروست از ویلیامز در دور اول در آفریقای جنوبی پیروز شد، در حالی که سنا در دور دوم در خانهاش در برزیل پیروز شده بود.
با این حال، در دور تعیین خط و بدون باران دانینگتون پارک به این معنی بود که سنا نمیتوانست کار زیادی در برابر سرعت بالای آلن پروست و دیمون هیل انجام دهد زیرا که هر دوی آنها با خودروی استاندارد ویلیامز FW15C رانندگی میکردند. در واقع، پروست، رقیب اصلی سنا در پیست، تا پایان آن فصل چهارمین عنوان قهرمانی جهان خود را نیز کسب کرد.
مایکل شوماخر، قهرمان هفت دوره آینده جهان و از تیم بنتون، نیز موفق شده بود با اختلاف کمی از سنا پیشی بگیرد و در جایگاه سوم زمانگیری قرار گیرد و سنا مجبور بود در جایگاه چهارم مسابقه را شروع کند. نبرد برای رسیدن به سکو چیزی بود که در روز مسابقه تمامی آنها در انتظارش بودند…

همان همیشگی در بریتانیا! آب و هوای بارانی بریتانیا نقشی مهم در این امر داشت. روز یکشنبه بغض آسمان ترکید و شرایط بارانی به سنا، راننده برزیلی که مدتها به عنوان استاد رانندگی در مسیرهای بارانی شناخته میشد، آن تعادل مورد نیاز را برای مسابقه فراهم کرد.
با خاموش شدن چراغها، مسابقه به اصطلاح Lap of the Gods با از دست دادن یک جایگاه توسط سنا به کارل وندلینگر (Karl Wendlinger)، راننده سریع سائوبر، آغاز شد! این راننده تیم مکلارن همچنین توسط شوماخر از دور خارج شد و فقط از همتیمی خود، مایکل آندرتی (Michael Andretti)، سبقت گرفت اما خیلی زود همه چیز تغییر کرد…
با خودم فکر کردم، ‘اوه، خودشه!’
سنا با عقبنشینی به سمت راست مسیر، شوماخر را تحت فشار قرار داد و با فشار دادن ماهرانه پدال گاز شومی را از میدان به در کرد و سپس توجه خود را به Wendlinger معطوف کرد. Wendlinger با یادآوری لحظهای که راننده برزیلی در پیچ از کنارش رد شد و به مقام سوم رسید، میگوید: «با خودم فکر کردم، اوه، خودشه! از طرف دیگر و در هنگام باران، مسیر اصلی مسابقه لغزنده است و در بیشتر پیچها، چسبندگی بیشتر در حالت خارج از Racing Line قرار دارد.»

«شاید من کمی بیش از حد روی ماشینهای جلویی تمرکز کرده بودم، فقط از شیب مسیر پایین میرفتم و میدیدم چه اتفاقی میافتد. البته میدانستم که این خط سریعتر است اما شاید انتظار نداشتم که در دور اول، با لاستیکهای سرد، او این کار را به این سرعت در این پیچ انجام دهد…»
«به خاطر دارم که با خودم گفتم ‘خب، دور اول مسابقه، باکهای پر از بنزین، لاستیکهای سرد، سعی کنم از این دور جان سالم به در ببرم، سعی کنم ریتمی پیدا کنم و بعد ادامه دهم’. اما فکر میکنم وقتی دور اول آیرتون را تماشا میکنید، قضیه کاملا برعکس است – منتظر نمانید و تماشا کنید: فقط آنجا باشید و او همه را نابود کرد!»
«ببخشید، آیرتون سنا را از قلم انداخته بودم!»
«نابود کردن» همه رانندگان دقیقاً همان کاری بود که سنا انجام داد! او با قدرت از پیچهای تند پیست بیرون آمد و خودروی ویلیامز دیمون هیل را در بین Starkey’s Bridge و McLean’s، جایی که مسابقه وندلینگر پس از برخورد با آندرتی به پایان رسیده بود، از میدان به در کرد. نفر بعدی؟ همتیمی سابق، رقیب اصلی و پیشتاز مسابقه، پروست!
خروج قدرتمند دیگر از پیچ، شتابی را که سنا برای قرار گرفتن پشت سر پروست در مسیر مستقیم استارکی نیاز داشت، فراهم کرد ولی تا پیچ ملبورن صبوری به خرج داد، جایی که او به درستی ماشین خود را به سمت داخل قرار داد و ماشین پروست و خود پروست را پارک کرد!

سرعت قهرمان سه دوره جهان پس از عبور از شوماخر، وندلینگر، هیل و پروست آنقدر زیاد بود که واکر (Walker)، مفسر مسابقه، به اشتباه فکر کرد روبنز باریکلو (Rubens Barrichello) – یکی دیگر از رانندگان اهل برزیل که در حال انجام ماموریت بود – پشت سر دو خودروی ویلیامز روی سکو رفته است.
شاید حد مجاز برای او بالاتر بوده است!
واکر قبل از ستایش نبوغ سنا در پیستی که ۱۰ سال قبل برای اولین بار یک خودروی فرمول یک را آزمایش کرده بود، افزود: “متاسفم، آیرتون سنا را از قلم انداخته بودم!” در این مرحله، ژان آلسی، راننده فراری، در جایگاه پنجم قرار داشت و برای چند ثانیه میدانست سنا در چه جایگاهی قرار دارد. این راننده برزیلی تنها در سه دور تقریباً هفت ثانیه از پروست جلوتر بود.
«راستش را بخواهید، او ناپدید شد!» آلسی در مورد شروع سنا در مسابقه میگوید. «برای شروع مسابقه، ما از قبل با مشکلاتی روبرو بودیم زیرا این پیست پر از آب بود. «همه رانندگان به جز او، واقعاً مراقب این دورهای اول بودند! باز هم، این حس که در زمین خیس، شروع کنید، بسیار عجیب است زیرا تا پنج متر دید بسیار خوبی دارید. بعد از ۵۰ متر، آب شروع به بالا آمدن میکند، سپس فقط یک تصویر سفید در مقابل شماست.» «همه برای سرعت گرفتن حداکثر ریسک را میکنند اما شاید برای او ریسک بیشتر از چیزی بود که ما احساس میکردیم. دید او و من یکسان بود و یادم میآید که نزدیک به صفر بود. ما با تمام سرعت ادامه ندادیم، اما او با تمام سرعت رفت، بنابراین این نوع ریسکها وجود دارد – شاید حد مجاز برای او بالاتر بود.»

شرایط در طول دورهای بعدی به طور پیوسته بهبود یافت، باران متوقف شد و پس از گذشت شش دور، اولین نشانههای بازگشت پروست و ویلیامز پدیدار شد. در آن مقطع از فصل، سنا به صورت مسابقه به مسابقه برای مکلارن رقابت میکرد و طبق گزارشها، برای هر مسابقه ۱ میلیون دلار دریافت میکرد. ران دنیس (Ron Dennis)، رئیس تیم مکلارن، پس از شکست در تأمین موتورهای رنو، او را به نحوی متقاعد کرده بود تا در تیم بماند.
«او چنان کنترل ماشین فوقالعادهای داشت و از محل چسبندگی خودرو به جاده آگاه بود که از این موضوع نهایت استفاده را میکرد و کاری میکرد که بقیه خیلی گنگ به نظر برسند. من برای آن مسابقه به خانه برگشته بودم و یادم میآید که از تلویزیون تماشا میکردم و با خودم فکر میکردم، “خدایا، این خودرو و آیرتون کمی خاص هستند!”

«رانندگی در باران برای مثل راه رفتن روی سطح خشک بود»
او در این مسابقه یک قدم از بقیه رانندگان بهتر بود. سنا و مکلارن با فهم درست شرایط، در حالی که چندین مرتبه بین لاستیکهای خیس و لغزنده تغییر ایجاد میکردند، تفاوت را رقم زدند: چهار توقف در پیت استاپ در مقابل هفت توقف پروست و این یعنی پیروزی. آلن پروست با ماشین قویتری مسابقه میداد، اما وقتی آیرتون فرصتی برای ایجاد برتری داشت، میتوان گفت شکستناپذیر بود.
وندلینگر نیز این موضوع را تایید کرد؛ او میگوید: « فقط رانندگی مطرح نیست، بلکه همیشه تصمیم درست برای ورود به پیت برای تعویض مجدد لاستیکها، از حالت خیس به خشک و از حالت خشک به خیس است.» «به نظر من، این بخشی از عملکرد فوقالعادهای است که آیرتون در آنجا نشان داد.»

«اگر نگوییم بهترین مسابقهای است که آریرتون تا آن زمان انجام داده بود ولی یکی از بهترین ها بود»
زمانی که پرچم شطرنجی به اهتزاز درآمد، اختلاف پیروزی سنا با هیل یک دقیقه و بیست و ثانیه بود و پروست پس از از هفت پیتاستاپ خود، با یک دور اختلاف به جایگاه سوم سقوط کرد!
رانندگان ویلیامز خوششانس بودند که هر دو مسابقه را روی سکو به پایان رساندند زیرا در حالی که سنا با کسب ۳۸ پیروزی از ۴۱ مسابقه، افسانه خود را تثبیت کرده بود، باریکلو تازه وارد نیز عملکردی خیرهکننده داشت.
روبنز میگوید: «من وارد مسیر مستقیم شدم و داشتم با آلسی میجنگیدم. من داخل بودم و با خودم فکر کردم، ‘من هرگز قبل از اینکه او ترمز کند ترمز نمیکنم، او اولین کسی خواهد بود که ترمز میکند’. این را در ذهنم داشتم و گفتم، ‘من از ژان آلسی سبقت میگیرم، من از ژان آلسی سبقت خواهم گرفت!’»
«بعد نوبت به ترمزگیری رسید… من آنقدر دیر ترمز کردم که اگر شوماخر متوجه نمیشد که درست با او تصادف میکنم ولی او از من دوری کرد. با این کار توانستم مسیر عادی را طی کنم و دور اول را از دوازدهم در جایگاه چهارم به پایان رساندم.»
با گذشت زمان، باریکلو از ماشینهای ویلیامز سبقت گرفت و پس از هموطن و قهرمان خود، سنا، در جایگاه دوم قرار گرفت و احتمال یک نتیجهی شوکهکنندهی یک-دو برزیلی را افزایش داد. اما تنها شش دور مانده به پرچم شطرنجی، فاجعه به شکل مشکل سوخت رخ داد و رانندهی جردن را مجبور کرد روی چمن پارک کند و کلاه ایمنی مسابقهاش را با ناامیدی در دست بگیرد.

اما این مسابقه متعلق به سنا بود. تنها درام او در آن روز چه بود؟ یک pit stop اضافی ولی با این وجود او یکی از سریعترین دورهای غیرمعمول فرمول یک را با خودش به همراه داشت.
سنا به خطوط سفید کناری پیست نگاه میکند و هرگز فرض نمیکند که کسی جلوی او توقف کرده است. این امر فقط شجاعت محض است اما درک باورنکردنی هم درون آن مستتر است که بتوانید با آن سرعت رانندگی کنید و در همان لحظه به اطراف هم نگاه کنید؛ همه اینها با هم یعنی آیرتون سنا از برزیل!
