چرا سال ۲۰۲۶ فرصت بی‌نظیری برای شکوفایی همکاری همیلتون/فراری است؟

جیمز هینچ‌ کلیف (James Hinchcliffe) برنده مسابقات IndyCar و کارشناس تلویزیونی F1، به این موضوع می‌پردازد که چرا احتمال دارد تا فصل ۲۰۲۶ برای لوئیس همیلتون (Lewis Hamilton) و تیم فراری (Ferrari) به معنای واقعی فصلی منجر به یک موفقیت بزرگ باشد. البته لوئیس همیلتون در حال حاضر دوران چالش‌ برانگیزی را در تیم فراری سپری می‌کند. او در رده‌بندی رانندگان ششم است و از هم‌ تیمی‌ اش چارلز لکلرک عقب‌ تر است و امسال هنوز روی سکو نرفته است.

به گزارش آخرین خودرو، همه ما می‌دانیم که در مورد چه اعجوبه ای بحث می‌کنیم؛ ما در مورد قهرمان هفت دوره جهان با ۱۰۴ pole position، ۱۰۵ برد و بیش از ۲۰۰ سکو صحبت می‌کنیم. او یکی از بزرگترین رانندگان تمام دوران است و برای پرافتخارترین تیم تاریخ F1 رانندگی می‌کند.

سوالاتی که طبیعتاً مطرح می‌شوند این است: در حال حاضر چه چیزی درست پیش نمی‌رود و چه کاری می‌توان در مورد آن انجام داد؟ توضیح مورد اول کمی ساده‌تر است، بنابراین بیایید از همین نقطه بحث را آغاز کنیم. واقعیت این است که ماشین فراری ۲۰۲۵ برای رانندگانش چالش‌برانگیز بوده است. درست است که هم‌تیمی همتیلون یعنی چارلز لکلرک (Charles Leclerc) تاکنون توانسته است SF-25 خود را به هفت سکو برساند اما در هیچ گرندپری از امسال، فراری واقعاً برای پیروزی رقابت نکرده است!

یک استثنا شاید مجارستان باشد، زمانی که لکلرک پس از یک حرکت ناگهانی توانست مدتی پیشتازی را حفظ کند اما یک مشکل مکانیکی او را از دانستن اینکه محروم کرد.که آیا به اندازه کافی برای مبارزه با مک‌لارن‌ها (McLaren) برای رسیدن به پرچم پایانی توانایی دارد.

وقتی ماشینی فاقد سرعت ذاتی است، یک تیم اغلب تنظیمات پیچیده‌تری را برای یافتن یک صدم یا هزارم ثانیه زمان اضافی برای دور زدن ایجاد می‌کند. این تنظیمات به ندرت برای رانندگی راحت هستند. من با ماشین‌های زیادی مسابقه داده‌ام که رانندگی با آنها به شدت سخت بوده است زیرا فکر می‌کردم شانس بیشتری برای برنده شدن به من می‌دهد که این موضوع باعث می‌شد تا ارزش ریسک اضافی را داشته باشد. مشکل همیلتون در حال حاضر این موضوع است که حتی اگر تیم آن تنظیمات را ارتقا دهند و یک ماشین عالی بسازند، حداکثر پتانسیل فراری هنوز برای قرار دادن او در رقابت کافی نیست. برای همیلتون، برنده نشدن اصلا سرگرم‌کننده نیست.

مسئله دوم تغییر محیطی است که همیلتون با آن دست و پنجه نرم می‌کند. اکثر تیم‌های F1 در بریتانیا مستقر هستند. البته تیم سائوبر (Sauber) در سوئیس مستقر است و Racing Bulls و Haas هر کدام در ایتالیا حضور دارند اما هر سه تیم بخشی یا بیشتر فعالیت‌های خود را در بریتانیا دارند! تنها استثنا فراری است. کل برنامه‌ی این تیم در ایتالیا است و به همین دلیل با تغییر فرهنگ همراه است. این امر یکی از عناصر بسیار شناخته‌شده این انتقال در زمان اعلام اولیه بود و همیلتون با گذراندن زمان زیادی در ایتالیا، حضور در کارخانه و یادگیری آن فرهنگ، نقش خود را ایفا کرده است اما پس از تقریباً دو دهه حضور در تیم‌های انگلیسی، به راحتی نبوده است.

هم همیلتون و هم فرد واسر (Fred Vasseur) رئیس تیم فراری اذعان کرده‌اند که ادغام همیلتون در تیم بسیار بیشتر از آنچه انتظار داشتند طول کشیده است که البته منطقی است. من همیشه متوجه هستم که وقتی به یک تیم جدید نقل مکان می‌کنید، یادگیری ویژگی‌های خاص گروه بسیار مهم است. فرآیندها، پروتکل‌ها و رویه‌ها متفاوت خواهند بود اما این موارد را با تکرار خواهید آموخت!

برای من، سخت‌ترین بخش پیوستن به یک تیم جدید، یادگیری تفسیر نشانه‌های غیرکلامی بود. شما می‌توانید زبان و اصطلاحات را در طول تمرین و چند دور اول یاد بگیرید اما عناصر ظریف‌تری برای یادگیری وجود دارد. مانند فهمیدن اینکه چه زمانی باید به تیم فشار بیاورید یا چه زمانی باید عقب‌نشینی کنید.

شما باید یاد بگیرید که گروه چگونه با موفقیت و شکست و با شرایط نامطلوب برخورد می‌کند. اینها موضوعاتی نیستند که بتوانید تمرین کنید؛ این واکنش‌ها فقط در موقعیت‌های دنیای واقعی در آخر هفته‌های مسابقه وجود دارند و اگر چیزی را که می‌خواهید تغییر دهید، به زمان زیادی نباز دارید و راه‌حل‌های یک‌شبه‌ای وجود ندارند.

همیلتون به اندازه کافی مسابقه داده است تا بداند از اطرافیانش چه چیزی می‌خواهد تا بهترین نتیجه را از خودش بگیرد. فراری مدت‌هاست که به روشی خاص مسابقه می‌دهد. اگر رویکرد او با روش طبیعی انجام کارها در فراری در تضاد باشد، او در موقعیت دشواری قرار دارد!

او باید راه‌هایی پیدا کند تا به آرامی گاراژ خود را به طرح مطلوب خودش دربیاورد. او نمی‌تواند این کار را با زور انجام دهد و طوری به نظر برسد که انگار با روش فراری در انجام کارها مخالف است. برعکس، اگر خیلی عقب بنشینید، هرگز به آنچه برای رسیدن به تمام پتانسیل خود نیاز دارد، دست نخواهد یافت!

با توجه به اینکه سال ۲۰۲۶ یک سال کاملاً جدید از نظر مقررات است، این سال به همیلتون و فراری زمان مناسبی برای تنظیم مجدد روابطشان می‌دهد. همیلتون طبیعتاً ردپای خود را بر روی ماشین جدید و توسعه آن خواهد داشت که امیدواریم او را فوراً در ماشین به حداکثر قدرت هدایت کند. او همچنین باید از این فرصت استفاده کند تا رویکرد خود را در تیم القا کند تا از افراد و محیط اطرافش بیشتر بهره ببرد.

زمان مشخص خواهد کرد که آیا فراری می‌تواند ماشینی تولید کند که در خط حمله بجنگد یا خیر و آیا همیلتون می‌تواند تعادل مناسبی با تیم برقرار کند تا او را به حداکثر عملکرد خود برساند یا خیر. اگر این موضوع اتفاق بیفتد و همیلتون و فراری بتوانند راه‌های پیروزی خود را دوباره کشف کنند، چه لذتی خواهند برد!