پس لرزههای افزایش قیمت بنزین در مجلس

کمیسیون انرژی مجلس به تازگی طرح سه نرخی شدن بنزین را مطرح کرده است. در این مطلب به پس لرزههای افزایش قیمت بنزین می پردازیم.
از اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰، چالشهایی مانند قاچاق و ناترازی بنزین به مشکلات کشور اضافه شد. موضوع بنزین در ایران تنها در اندازه یک حامل انرژی نیست؛ چرا که قیمت بنزین در ایران در مقایسه با کشورهای همسایه، ارزش واقعی خود را ندارد. این بی ارزشی قیمت، نه به معنای رفاه مردم، بلکه دلایل پیچیدهای دارد که در ادامه بررسی خواهیم کرد. اکنون، پس لرزههای افزایش قیمت این حامل انرژی در مجلس مطرح شده و اخبار آن در حال انتشار است.
در مجلس چه گذشت؟
در جلسه امروز مجلس، کمیسیون انرژی بار دیگر طرح سه نرخی شدن بنزین را با اصلاحاتی جزئی مطرح کرد. اگرچه اصل طرح جدید نیست، اما موضوع گرانی بنزین همواره حساسیت برانگیز بوده است. بر اساس جزئیات مطرح شده، قرار است کارت سوخت حذف و یارانه بنزین بر اساس کد ملی به افراد تخصیص یابد.
طبق این طرح، هر فرد ایرانی روزانه یک لیتر بنزین یارانهای با نرخ ۳۰۰۰ تومان دریافت میکند؛ معادل ۳۰ لیتر در ماه. ملاک تخصیص، تعداد اعضای خانوار است، نه تعداد خودرو. مثلا خانوادهای چهار نفره با یک خودرو، ماهانه ۱۲۰ لیتر بنزین یارانهای خواهد داشت
مصرف بیش از این سقف، مشمول نرخهای پلکانی میشود: از ۱۲۰ تا ۲۰۰ لیتر با نرخ ۱۰۰۰۰ تومان و بالاتر از آن با نرخ آزاد ۲۰۰۰۰ تومان به ازای هر لیتر.
مدافعان طرح، آن را گامی در جهت عدالت و ابزاری مؤثر برای کنترل مصرف و مدیریت منابع میدانند. این طرح هنوز در مرحله بررسی قرار دارد.
این طرح اصلا عادلانه نیست!
اقتصاد دولتی در ایران سالهاست که ریشه دوانده و به همین علت، حذف این روش مدیریت و زمامداری هم برای مردم و هم برای دولت بسیار دشوار است. اما گاهی میتوان یک کلاف درهم پیچیده را تنها با کشیدن یک نخ ساده باز کرد. دولت به جای ارائه نرخ یا حتی دو نرخ، میتواند بنزین را به شیوه تک نرخی عرضه کند.

واقعیت این است که عادلانهترین شیوه توزیع یارانه برای چنین منابع ملی و عظیمی، ندادن یارانه است. بدین شکل که اگر دولت بنزین را با قیمت واقعی آن عرضه کند و درآمد حاصل از آن را به درستی در زیرساختهای حمل و نقل عمومی شهری و بین شهری هزینه کند، میتواند این مشکل را حل کند.
اگر این طرح با شیوه فعلی به نتیجه برسد و تصویب شود، واقعیت این است که باز هم عدالت به طور کامل رعایت نمیشود؛ چرا که باز هم بسیاری از افراد که مصرف بنزین تماما آزاد ۲۰۰۰۰ تومانی دارند، ممکن است بسیار بیشتر از افراد مشابه خود با مصرف آزاد، بنزین بسوزانند. برای مثال، ممکن است فردی ۲۱۰ لیتر در ماه بنزین مصرف کند و دیگری ۵۱۰ لیتر. این موضوع همین حالا نیز هر روز در حال رخ دادن است.
حال در همین شرایط، و حتی با در نظر گرفتن بنزین ۲۰۰۰۰ تومانی، دولت در حال پرداخت یارانه به این افراد است. چرا که در روز ارائه این طرح، یعنی سوم اردیبهشت ۱۴۰۴، قیمت هر لیتر بنزین فوب خلیج فارس با اکتان ۹۰ (بنزین معمولی)، با احتساب قیمت دلار آزاد که ۸۰۶۰۰ تومان بود، برابر با ۴۰۵۵۰ تومان است. این یعنی دولت روی هر لیتر بنزین به این افراد یارانهای ۲۰۰۰۰ تومانی پرداخت میکند. اگر به طور متوسط ظرفیت باک هر خودرو را ۵۰ لیتر در نظر بگیریم، این به معنای پرداخت یارانهای معادل ۲۰۲۷۵۰۰ تومان برای هر باک است.
مشکل دولت و حاکمیت با افزایش تدریجی قیمت چیست؟
سؤالی که سالهاست برای بسیاری از مردم مطرح است و طی سالهای اخیر نیز تعداد پرسشگران آن افزایش یافته، این است که چرا دولت متناسب با تورم یا شاخصی خاص، هر سال قیمت بنزین را به شکلی مشخص افزایش نمیدهد. تا هم از زیان انباشته و کسری بودجه هولناکی مانند شرایط فعلی جلوگیری شود، و هم از سوی دیگر، مردم به شکل ناگهانی شوکه نشوند و دست به اعتراض نزنند.
واقعیت این است که حتی در یک جاده اشتباه نیز میتوان بهتر رانندگی کرد. اگر دولت حتی بخواهد سیاست اشتباه بنزین یارانهای را ادامه دهد، باز هم میتواند در این مسیر عملکرد بسیار بهتری داشته باشد. یکی از همین عملکردهای بهتر، افزایش مشخص و تدریجی قیمت بنزین در هر سال است.
حتی در حال حاضر نیز دولت میتواند برای جلوگیری از اعتراض و شوک ناگهانی، بنزین را تک نرخی کند و تنها با نرخ ۳۰۰۰ تومان به بازار عرضه کند، یا نرخ دولتی را ۳۰۰۰ تومان و نرخ آزاد را ۵۰۰۰ تومان تعیین کند. چرا که با توجه به زیان هولناک و مهلکی که هر روز دولت را بیشتر در آستانه ورشکستگی قرار میدهد، حتی یک ریال افزایش قیمت بنزین نیز در این حجم عرضه، قطعا مؤثر است.
چرا نمیتوان جلوی قاچاق سوخت را گرفت؟
برخی از حرفهای کوچه و خیابان شاید روی کاغذ و آمار درست نباشند، اما دولت مردان هر کشوری ممکن است آن قدر به راه اشتباه خود با قدرت ادامه دهند که در نهایت اگر همان حرف خندهدار مردم کوچه و خیابان انجام میشد، منافع و منابع ملی کشور بیشتر محافظت میشد.
برای مثال، مطابق با گفته مراجع معتبر حاکمیتی، روزانه ۲۵ میلیون لیتر سوخت از کشور قاچاق میشود. حال آن که کشور در سال گذشته روزانه ۱۱ میلیون لیتر بنزین و ۴ میلیون لیتر گازوئیل وارد کرده است. این در حالی است که با یک تخمین نه چندان دقیق و پرس و جویی ساده، میتوان دریافت اگر تمام ۵۵۰۰ کیلومتر مرز زمینی کشور را با یک دیوار بتنی مستحکم به ابعاد ۵ متر در ۵ متر دیوارکشی کنیم، هزینهای در حدود ۵۰ همت دارد. این در حالی است که تنها در سال گذشته، اگر هزینه واردات بنزین را با قیمت میانگین ارز و فوب خلیج فارس در نظر بگیریم، حدود ۱۲۶.۷ همت هزینه شده است.

به زبان سادهتر، اگر تمام مرزهای کشور را با دیوار بتنی مسدود کنیم، این کار نصف هزینه واردات بنزین سال گذشته را دارد. ما یک بار بنزین را با قیمت جهانی وارد میکنیم و بار دیگر همان را ارزانتر به قاچاقچیان میفروشیم. آنها نیز به کشورهای همسایه با قیمت جهانی عرضه میکنند. این یعنی یک بیزینس پرسود، و به همین شکل است که ایران به هاب اقتصادی منطقه در حوزه بنزین تبدیل شده است.
در نتیجه، با هر شکل و معیاری که حساب کردیم، دلیل ناتوانی کشور و حاکمیت برای جلوگیری از قاچاق این حجم وحشتناک از سوخت و پول را نیافتیم. اما جالب است بدانید اگر این ۲۵ میلیون لیتر سوخت با قیمت ۳۰۰۰ تومان خریداری و تنها با قیمت ۳۰۰۰۰ تومان (۱۰۰۰۰ تومان ارزانتر از قیمت فوب) در منطقه فروخته شود، میزان سود حاصل برای قاچاقچیان طی سال معادل ۲۷۳ همت خواهد بود.
ترس اصلی مردم: نامعلوم بودن سرنوشت پول بنزین!
واقعیت این است که با توجه به وضعیت این روزهای معیشت و کوچک شدن هرروزه سفره مردم، یقینا هیچ کس موافق گران شدن قیمت بنزین نیست. اما اگر کمی با اقشار مختلف جامعه، با اعداد، آمار و نتایج مصرف پول حاصل از فروش بنزین، به شکل صحیح و در راه توسعه زیرساختهای حمل و نقل عمومی صحبت شود، مردم حاضر به پذیرش موضوع خواهند بود. چرا که بدون تردید، یک شبکه حمل و نقل عمومی به روز و توسعه یافته از وضعیت فعلی کشور به مراتب بهتر است. در چنین شبکهای، معضلاتی مانند آلودگی هوا، سوخت بی کیفیت و خودروهای فرسوده به تدریج برطرف میشوند.
مشکل و ترس اصلی مردم جایی است که نگرانند بنزین با قیمت آزاد عرضه شود، اما پول حاصل از آن به هیچ وجه صرف امور حمل و نقل یا به طور کلی هیچ بخشی از زندگی روزمره آنها نشود.
نتیجهگیری
قصه پرغصه بنزین دیگر گلوی مردم و حاکمیت را تنگ کرده است. وقت آن رسیده که فکری جدی برای آن شود. قطعا این کار نیازمند عزمی حاکمیتی توسط نهادهای نظامی برای جلوگیری از قاچاق، و قانون گذاران و اقتصاددانان آگاه است. اما مهمتر از هر اقدامی، بررسی همه جانبه پیش از اقدام و سپس اجرای سریع تصمیم است. چرا که بروکراسی و پاس کاریهای اداری، با توجه به اعداد ذکر شده، چیزی فراتر از یک حق الناس فردی است، و با زیانی که روزانه به مردم وارد میشود، میتوان کارهای بسیاری برای کشور انجام داد.
یعنی چی که به تعداد اعضای خانوار سهمیه بنزین بدن؟ مگر خودروی کسی که خودش تنها زندگی میکنه با کسی که خانواده ۴ نفره داره فرق میکنه که سهمیه بنزین متفاوت داشته باشن؟ یعنی ذرهای هم منطق ندارن؟
همه این حرفا بر اساس یک دروغ بزرگ و آن دروغ یارانه پنهان انرژی است.
دولت با یک اجی مجی تفاوت قیمت بنزین داخلی با نرخ ارز بازار قاچاق را مبنای محاسبه یارانه پنهان قرار میدهد.
اگر چنین است س ما هم به عنوان کارگران و کارمندان جامعه داریم سالانه مبالغ قابل توجهی به دولت یارانه میدهیم چرا که ارزش کار ما هم باید با نرخ دلار بازار آزاد محاسبه شود نه با ریال.
چرا وقتی میخواهد دولت جنسی را بفروشد قیمت جهانی آن را در نظر میگیرد ضرب در ارزش دلار میکند بعد میگوید حالا یارانه پنهان میدهم.
اما وقتی نوبت به کارگر میرسد این فرمول را فراموش میکند.
اگر بنزین دلاری حساب میشوددستمزد ما هم باید دلاری حساب شود.
اینکه بعد از اعتراضات ۹۸ دیگه میترسن بنزین گرون کنن که معلومه ولی یه لیتر بنزین ۱۵۰۰ تومن اونوقت یه ۱۰۰ سیسی بطری آب ۵ هزار تومن هم که خنده داره باید ۶۰ لیتر بنزین ۳ تومنی بدن ۱۰۰ لیتر ۶ تومنی بقیشم فوقش ۱۰ تومن بنزین سوپرم ازاد حساب شه تنها راه حلشون همینه وبس
دریافت اگر تمام ۵۵۰۰ کیلومتر مرز زمینی کشور را با یک دیوار بتنی مستحکم به ابعاد ۵ متر در ۵ متر دیوارکشی کنیم، هزینهای در حدود ۵۰ همت دارد۵متر در ۵متر رو من نمیفهم یعنی چی,یعنی ۵متر ارتفای در ۵مترچی؟عرض!!نویسنده حالش خوبه؟نمیدونم وللا
اقا قیمت بنزین رو بر اساس قیمت خودرو تایین کنید نمی شه اونی که لاندکروز داره با اونی که پراید داره یه قیمت بزنن هرکه بامش بیشتر برفش بیشتر
این یعنی دولت روی هر لیتر بنزین به این افراد یارانهای ۲۰۰۰۰ تومانی پرداخت میکند. اگر به طور متوسط ظرفیت باک هر خودرو را ۵۰ لیتر در نظر بگیریم، این به معنای پرداخت یارانهای معادل ۲۰۲۷۵۰۰ تومان برای هر باک است.۵۰لیترضربدر۲۰هزارتومن =۲۰۲۷۵۰۰نگران حال نویسنده عزیز هستم
به نظر من خیلی کارشناسی و خیلی دقیق اولا بفرمایید ورودی فروش نفت چقدر است بعد کل یارانه و سوبسید و غیره را بردارید و سپس کل تعرفه ها مثلا خودرو را هم بردارید و انحصار را هم بشکنید هرشخصی هر چیزی خواست وارد کند،،،مهاجرین هم فقط بتونن اگر پولی دارن بشکل کالای ساخت داخل خارج کنند و افراد هر پولی خواستند وارد کنند فقط دلار باشد،،،،حقوق هاهم مطابق عرف جهانی پرداخت شود،،،
در مسئله بنزین از حوادث آبان ۹۸ ترسیده اند در عوض جاهای دیگر از جیب ملت برداشت میکنند مالیات عوارض تعرفه ها امثالهم. این رژیم حیله دروغ دغل شیطنت را خوب بلد است شیطان باید بیاید در محضر و کلاس درس خامنیی ابلیس درس شیطنت تلمذ نماید آمریکا اسرائیل از دست اینها ذله عاجز شده اند بیچاره ها نمیدانند چه بکنند !؟
چقد دقیق و با محاسبات سنگین به این راه حل رسیدی دستت دردنکنه
این نمایندگان خائن مثل دولت نه تنها طرحی برای پایین آوردن تورم و گرانی ندارند بلکه هر روز با طرح های خاینانه خود التهابات مردم را زیاد میکنند و به مشکلات مردم بی صاحب می افزایند. کسی از اینها نمی پرسد خائن ها مگر در آمد و حقوق ما را با دلار پرداخت می کنید ؟