به نام جانباز، به کام دلال ؛ حقی که به حقدار نرسید!

این گزارش به بررسی تطبیقی شیوههای جهانی برای حمایت از مجروحان جنگی و تحلیل نقاط ضعف اجرای این طرح در ایران میپردازد.
در حالیکه در بسیاری از کشورها حمایت از جانبازان بر اساس ساختارهای روشن، مستقیم و کرامتمحور انجام میشود، در ایران طرح واردات خودروی جانبازان نهتنها به یک پروسه بروکراتیک پیچیده و ناکارآمد بدل شده، بلکه با تبدیل یک سیاست حمایتی به امتیاز تجاری، موجب بدنامی و خستگی جانبازان و سوءاستفاده اقتصادی توسط گروههای خاص شده است.
جهان چگونه از جانبازان حمایت میکند؟
در بسیاری از کشورهای پیشرفته و حتی در حال توسعه، حمایت از جانبازان بهعنوان یک اصل اخلاقی و ملی تلقی میشود. این حمایتها غالباً ساختاریافته، رسمی و در خدمت بازگشت کامل این افراد به زندگی اجتماعی و اقتصادی هستند:
آمریکا: جانبازان از حقوق ثابت مادامالعمر، وام مسکن بدون بهره، خدمات درمانی کاملاً رایگان در بیمارستانهای مخصوص، دانشگاه رایگان یا با تخفیف سنگین از طریق GI Bill، خرید خودرو با معافیت مالیاتی، خدمات رواندرمانی برای PTSD و اولویت در استخدامهای دولتی و برخی خصوصی بهرهمندند.
بریتانیا: جانبازان دسترسی به خدمات درمانی اختصاصی، کمکهزینه خرید خودرو، اولویت در اشتغال، مسکن حمایتی و خدمات رفاهی ویژه دارند.
کرهجنوبی: در این کشور، جانبازان بورسیه کامل تحصیلی، استخدام تضمینی در نهادهای دولتی و امکان خرید خودروهای دولتی ارزانقیمت دارند.
عراق: با سابقه جنگهای طولانی، دولت عراق حقوق ماهیانه به جانبازان پرداخت میکند، اولویت در استخدام به آنها میدهد و خودروهای تولید داخل را با قیمت یارانهای در اختیارشان قرار میدهد.
ایران: در ایران نیز بنیاد شهید و امور ایثارگران، مسئول رسیدگی به امور جانبازان است. خدماتی مثل درمان رایگان در مراکز طرف قرارداد، وام مسکن، سهمیه کنکور، معافیت فرزندان از سربازی، سهمیه استخدامی در بخش دولتی، و پرداخت حقوق و مستمری متناسب با درصد جانبازی ارائه میشود.
ساختار ناکارآمد طرح واردات خودروی جانبازان
طرح واردات خودروی ویژه جانبازان بالای ۵۰ درصد ابتدا با هدف حفظ شأن ایثارگران و تأمین نیازهایشان به جای پرداخت نقدی مطرح شد. سهمیهای محدود از خودروهای خارجی بالای ۲۰ هزار یورو و معاف از گمرک در اختیار این قشر قرار گرفت، اما این وعده خیلی زود به بنبستی در فرایند اجرایی بدل شد.
یکی از مشکلات اصلی، فرسایش اداری و پیچیدگیهای طولانی دریافت مجوز بود که برای بسیاری حتی بیش از یک سال به طول انجامید. هرچند خرداد ۱۴۰۴ با همکاری نهادهای مرتبط، امکان واردات خودرو بدون تخصیص ارز دولتی فراهم شد و جانبازانی که توانایی تأمین ارز شخصی داشتند، میتوانستند با ثبت در سامانه ویژه واردات، ظرف سه هفته خودروی خود را ترخیص کنند، اما این فرصت تنها شامل آنها بود که خود شخصاً اقدام میکردند و آنهایی که به شرکتهای واردکننده وکالت داده بودند، همچنان با پیچیدگی و هزینههای اضافی روبرو بودند.
از سوی دیگر، خودروهای مجاز بیشتر مدلهای اقتصادی و هاچبکهای ساده بودند؛ نه خودروی مناسبسازیشده برای جانبازان با محدودیتهای حرکتی، نه امکانات ویژهای برای رانندگی آنها. مهمتر از همه، فشار مالی و دشواریهای اداری باعث شد بسیاری از جانبازان امتیاز واردات خود را به دلالان بفروشند. نتیجه این بود که به جای حمایت واقعی، این طرح آنها را در چرخه سوداگری خودرو به ابزاری تبدیل کرد.
پیامد اجتماعی این ناکامی نیز روشن است: جانبازی که باید نماد افتخار باشد، امروز در نگاه بخشی از جامعه بهعنوان دارنده یک «رانت ویژه» دیده میشود؛ نگاهی که نه احترامآمیز بلکه سرشار از تردید و قضاوت است.
راههایی که دولت نادیده گرفت
در حالی که دولت با طرح واردات خودرو سعی کرد چهرهای حمایتگر از خود نشان دهد، بسیاری از گزینههای سادهتر، انسانیتر و کمهزینهتر برای حمایت از جانبازان را نادیده گرفت. گزینههایی که نهتنها نیاز واقعی ایثارگران را برطرف میکرد، بلکه جایگاه اجتماعیشان را تقویت مینمود.
واگذاری زمین یا مسکن رایگان به جانبازان
دولت میتوانست با اختصاص زمین یا واحدهای مسکونی، یک سرمایه پایدار و غیرقابل معامله در اختیار ایثارگران قرار دهد. این سیاست نهتنها باری از دوش آنها برمیداشت، بلکه به حفظ شأن اجتماعیشان نیز کمک میکرد.
تخصیص خودرو داخلی با شرایط یارانهای و اقساطی
بهجای ورود به ماجرای پیچیده واردات، دولت میتوانست با همکاری خودروسازان داخلی، خودروهایی متناسب با نیاز جانبازان را با قیمت یارانهای یا نزدیک به قیمت تمامشده و در قالب طرحهای اقساطی بدون بهره در اختیار آنها بگذارد. این مسیر هم شأن ایثارگران را حفظ میکرد، هم وابستگی به ارز خارجی را از میان برمیداشت، هم بازار داخلی را تقویت میکرد. در این روش، جانبازان میتوانستند با برنامهریزی مالی، صاحب خودرو شوند؛ بینیاز از ریسک یا انتظار.
شکستِ تلخ یک نمایش حمایتی
طرح واردات خودروی جانبازان، در ظاهر برای تکریم ایثارگران طراحی شده بود، اما در واقع چیزی جز یک ژست پرزرقوبرق و بیریشه نبود؛ نمایشی که در عمل، خستگی، سردرگمی و تحقیر را برای جامعه هدف به ارمغان آورد. نه مشورتی با جانبازان انجام شد، نه شناختی از نیاز واقعی آنها یا بازار خودرو وجود داشت، نه سازوکاری شفاف و قابلاجرا تعریف شد. مسیر اجرا پر از ابهام، فسادزا و مملو از بینظارتی بود؛ نه بر تخلفات و نه بر پیامدهای اجتماعی.
بسیاری از مشمولان یا اساساً از وجود چنین طرحی بیخبر ماندند، یا در پیچوخم بوروکراسی فرسوده گیر کردند. آنهایی هم که موفق شدند، اغلب ناچار به فروش امتیاز خود شدند—بهجای آنکه خودرویی دریافت کنند، بهخاطر نیاز مالی یا خستگی از پروسهها، امتیاز را نقد کردند. این یعنی حمایت دولتی عملاً تبدیل شد به یک ابزار سوداگری؛ و نگاه جامعه نیز، بهجای احترام، به سمت قضاوت و برچسب “رانتخواری” رفت.
در نهایت، جانبازی که باید قهرمان باشد، امروز در صف استعلام و تأییدیه، خسته و دلزده ایستاده؛ برای خودرویی که نه مناسب اوست، نه قابل نگهداری. بسیاری هم تنها راه باقیمانده را فروش امتیاز برای تهیه جهیزیه یا خرید خانه میبینند. این نه حمایت است، نه کرامت—بلکه فروپاشی نمادین شأن اجتماعی ایثارگران است.
اگر واقعاً دغدغهای برای حفظ حرمت ایثار وجود دارد، این طرح باید فوراً یا متوقف، یا دگرگون شود. راهحل نه در توزیع امتیاز قابل فروش، بلکه در حمایتهای پایدار، شفاف و انسانیست؛ مثل تسهیلات واقعی، خدمات ماندگار و الگوبرداری از مدلهای موفق بینالمللی. در غیر اینصورت، این طرح فقط به «نمایشی کاغذی» بدل خواهد شد؛ با دلالی که سود میبرد، و ایثارگری که قربانی میشود.
جالبش اینجاست حتی از روز اول و مطرح شدن این ایده تقریبا همه فریاد زدند که این طرح غلطه، بوضوح مشخص بود عاقبت این سانانه جانبازان به سامانه دلالان تبدیل خواهد شد ولی مسئولین گوش نکردند(طبق معمول)، اما حالا دیگه اگر کسی شک کنه که حماقت مسئولین بوده یا آقازاده ها از پورشه ها و بنز و بی ام و های ۲۰۱۸ خودشون خسته شده بودند پر بیراه نیست!
خیلی وقت بود دلم می خواست یه رسانه همچین مطلبی رو منتشر کنه.
به اسم جانباز ، به کام دلال.
جانبازی که پولی نداره ، اما دلال سوئ استفاده می کنه .
در حالی که تو جهان ، حمایت های بزرگی می کنن از جانباز کشور خودشون .
بنده جانباز ۶۰ درصدم به هیچ عنوان خدمات درمانی ما بهتر از کارمندان بانکها و سپاهیان نیست کاش بیمه ما هم مانند ارگان اعزام کننده یعنی سپاه بود از آشنایان داریم کسانیکه در شهر تهران بی سر و صدا به آنها آپارتمان دادند که به مراتب اندازه چند خودرو وارداتی جانباز ارزش دارد ولی در بوق و کرنا نکرده اند
سلام
نمیشد بنیاد خود خودروها را وارد و به بالاترین قیمت میفروخت و سود آن را هدفمند برای ایثارگران به هزینه میگرفت
با سلام من جانباز ۷۰٪ هستم ۵ماه پیش ثبت نام کردم برای خودرو جانبازان با شرکت راسا خودرو خاورمیانه ۵ ماه از قرداد من گذشت ولی از خودرو خبری نیست با شرکت وارد کنند تماس گرفتم میگه دولت عرض نداده ؟؟؟ پس جانبازان سر کار گذاشتن
هرکی بامش بیش برفش بیش بنام ما به کام آقازادهها در روز ۵۰تا پیام میفرستن حواله خودرو شما خریداریم ولی خودرو به به بنده تعلق نگرفته چطوری این افراد میدونن من جانبازم ولی خودروبه به منی که جانبازم تعلق نگرفته به خاطر اینکه سال ۹۶ خودرو داخلی بی کیفیت دادن الان هم سود میلیاردی داره به بنده تخصیص ندادن دولت خرتوخره هرکی هرکیه
چه فایده حرف زدن کدام خدمات ؟ در آستانه ۶۵ سالگی در حالیکه نه بیمه تامین اجتماعی دارم و نه مسکن .۳ سال است معیشت ناچیزم را قطع کردن. و فرزندم که حتی جنگ را به چشم ندیده میگه پدر جان این بود نتیجه از دست دادن سلامت جسم و روانت؟ آیا شما جوابی دارید که بهش بدهم؟
به نظر من شمایی که این مطلب را نوشتی نه
از روی دل سوزی برای جانبازان عزیز است ونه بویی
از مهربانی دارد بلکه بغض کینه وحسادت در فحوای کلامتان بهشدت موج میزند.مراقب سلامتی وطول خودتان باشید. سکتههای خفیف در کمینند
واقعا مقاله قشنگی بود ولذت بردم ازاین نوع نگاه .بنده به عنوان یکی از متولیان واردات خودروی جانبازان واقعا خسته شدم ازاین همه بی اخلاقی وفسادی که برخی را فراگرفته وپول حرام چشم هایشان را کور نموده تا نبینند این جانبازان قهرمان چه کردند وچه میکنند.ما مردم ایران مدیون این دلاور مردان هستیم و شرکت کیان خودرو خودراخادم عزیزان میداند.به امید روزی که این قهرمانان به حق واقعی شان برسند
قابل توجه جناب آقای اوحدی
برادر عزیز هر موقع از مسئولیت ستاد بزرگداشت شهدای خدمت فارغ شدید لطفا به امورات جانبازان بویژه به موضوع واردات خودرو نیز رسیدگی فرمایید. برادر بزرگوار جانبازان را به امان خود و در دست دلالان و شرکتهای سوداگر رها کردهاید.
برخی از جانبازان عزیز با اعتماد به شما تحت عنوان متولی موضوع از موقع ابلاغ قانون واردات خودرو جانبازان املاک و سایر اموال خود را به نقدینگی تبدیل کردند تا هزینه مربوط به آن را پرداخت کنند حال به اطاله کشیدن آن امروز موجب شده است که جانبازان نه تنها دستشان به ماشین نرسید بلکه اموال و املاکشان نیز از بین رفت.
ماشین سهمیه جانبازان فقط برای مافی ماشینها تعلق گرفت من جانباز سی درصد اعصاب روان هم سماق بمکم یعنی عدالت اینه منم ماشین بخام باید یه جاو قطع باید بشه ،،، واقعا که،،
همان سهمیه کنکور فرزندانتون کافی بود تا از بیخ و بن تمام زحمات شبانه روزی و چندین ساله بچه های معمولی هیچ حساب بشه. نه درس خواندن و نه استرس کنکور و شب امتحان کشیدن! الان هم بدون طرح خدمت تو روستاهای مرزی که بچه های معمولی باید به دوش بکشن دارن خدمات زیبایی دندانپزشکی رو به بدترین شکل ممکن ارائه می کنند و پول تویوتا و لکسوس را از خلق الله می گیرن